معنی نت چهارم

حل جدول

نت چهارم

فا


نت چهارم موسیقی

فا


از نتها، نت چهارم

فا


نت

الفبای موسیقی، یادداشت، کلیدموسیقی، خطایی در تنیس

کلید موسیقی

الفبای موسیقی، یادداشت، کلید موسیقی، خطایی در تنیس

لغت نامه دهخدا

نت

نت. [ن َت ت] (ع مص) پرباد گردیدن منخرین و منتفخ شدن آن از خشم. (از منتهی الارب) (از معجم متن اللغه). نتیت. (معجم متن اللغه). رجوع به نتیت شود.

نت. [ن ُ] (فرانسوی، اِ) نوت. یادداشت. تذکره.تبصره. || الفبای مخصوص موسیقی که تعدادشان هفت تاست. نشانه هائی که بوسیله ٔ آنها اصوات موسیقی را نشان دهند. (از فرهنگ فارسی معین). نوتها روی پنج خط موازی افقی که به خطوط حامل موسوم است، نوشته می شوند و عبارتند از: دو، رِ، می، فا، سُل، لا، سی.


چهارم

چهارم. [چ َ / چ ِ رُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) عدد ترتیبی، که در مرتبه ٔ چهار قرار گیرد: اِرباع، چهارم به آب آمدن اشتر. (از تاج المصادربیهقی). رابِع. رابِعَه. (منتهی الارب):
چهارم علی بود جفت بتول
که او را بخوبی ستاید رسول.
فردوسی.
چهارم شمار سپهر بلند
همی برگرفتی چه و چون و چند.
فردوسی.
یکی چون دیده ٔ یعقوب و دیگر چون رخ یوسف
سدیگر چون دل فرعون، چهارم چون کف موسی.
منوچهری.
|| انگشت چهارمین چون از سوی ابهام شمارند. || از درجه ٔ چهارم (اصطلاح طب). رجوع به درجه شود. (یادداشت مؤلف).
- تب چهارم، تب رِبع. حُمی الربع: اشترغاز بدو [به انجدان] نزدیک است و تب چهارم را سود دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی).
- چهارم اسطرلاب، کنایه از قرآن است. رجوع به چارم اسطرلاب شود.
- چهارم بلاد، اقلیم چهارم که آن خراسان است و منسوب به آفتاب میباشد. (شرفنامه ٔ منیری).

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

نت

یادداشت، الفبای مخصوص موسیقی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی، (عا.) اسکناس. [خوانش: (نُ) [فر.] (اِ.) = نوت: ]

فرهنگ عمید

نت

(موسیقی) نشانه‌های گرافیکی نمایندۀ صدا در نظام خطوط حامل که هفت نشانه با نام‌های دو، رِِ، می، فا، سِل، لا، و سی هستند،
(موسیقی) صدایی که هر یک از این نشانه‌ ها نمایندۀ آن است،
خلاصه‌ای از یک کتاب، جزوه، یا سخنرانی، یادداشت،

فارسی به عربی

نت

موضوع

ترکی به فارسی

نت

خالص

معادل ابجد

نت چهارم

699

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری